Sunday, November 2, 2008


"هرگز کسی اینگونه فجیع به کشتن خود بر نخاست که من به زندگی نشسته ام." +


عجب جمله ی تکان دهنده ای بود. یک وبلاگ ناشناس رو باز می کنی و یک دفعه این جمله انگار سطل آب یخ رو می ریزه رو سر ِ مست ات. اون هم درست همین امروز، پایان یکشنبه ای که به بطالت گذرانده ای، مثل بیشتر باقی روزها.

تکان دهنده بود!



بعداً نوشت: یکشنبه هنوز به آخر نرسیده بود. "زد" و شد یکشنبه ای خاطره انگیز و یگانه. ظرف 2-3 ساعت.

0 Comments:

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home