Thursday, March 25, 2010

چقدر بالا و پایین شدیم رفیق. چقدر این در اون در زدیم. یادت هست؟ چقدر مضطرب شدیم، بعد با نشاط، بعد هیجان زده، بعد آرام.

چقدر "آب روان" بودن را ترجیج دادیم به برکه ساکن بودن. چقدر عافیت طلبی با ما بیگانه بود.

انگار همه مرزهای فکر را فتح کردیم. یادت هست؟ یادت هست هر چقدر مکتب و مرام بود ما سرک کشیدیم...؟ چقدر آرمانگرا بودیم رفیق! یادت هست؟ چقدر اذیت شدیم.

چه خیالاتی در سر داشتیم، چه توهمات شیرینی.

چقدر اندیشه را رعایت کردیم و چقدر دنیا رعایت ما را نکرد.

چه سالهایی که به بطالت گذراندیم. همان سالهایی که بهترین های عمرمان بود!ا

------------------
هیچ حواست هست این روزها چقدر به گذشته نگاه می کنیم؟ حواست هست از بالارفتن سن مان هراس برمان داشته؟ حواست هست ما هنوز خیلی راه داریم برای رفتن؟ 
خیلی راه داریم برای رفتن؟
اصلاً راهی داریم برای رفتن؟

یا فقط باید اینجا نشست و لیوان چای در دست گرفت و به خوش خیالی گذشته ی آرمانگرا پوزخند زد؟

1 Comments:

Anonymous Anonymous said...

--
هیچ حواست هست این روزها چقدر به گذشته نگاه می کنیم؟ حواست هست از بالارفتن سن مان هراس برمان داشته؟ حواست هست ما هنوز خیلی راه داریم برای رفتن؟
خیلی راه داریم برای رفتن؟
اصلاً راهی داریم برای رفتن؟

Saturday, May 24, 2014 5:46:00 PM  

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home